مقاله با عنوان نقش حجاب در استحکام خانواده
مقاله صدفی براي مروارید
موضوع: نقش حجاب در استحکام خانواده
چكيــده :
حجاب از مبدعات و مخترعات شريعت اسلام نيست ،به گواهي تاريخ اقوام مختلف در اديان و ملت متمدن قديم چون: مصر ، يونان ، روم ،ايران
ضرورت حجاب احساس شده و مورد عمل بوده و حجاب در ميان همه ملل و اقوام سابقه داشته و حتي در روسيه تا زمان سلطنت (پطر كبير ) حجاب معمول آن بوده پس از اين مقدمه كوتاه بايد گفت حجاب يكي از عوامل موثر حفظ خانواده كه هسته مركزي اجتماع است مي باشد .
حجاب از آزادي مطلق زن در نماياندن بدن عريان خود و تحريك مردان بيگانه مي كاهد و آن را در (عائله وخانواده ) و مصالح اجتماع محدود مي كند .
در اين مقاله به موضوع فطري بودن پوشش و هدف و فلسفه روانشناختي حجاب در سلامت رواني زن و آثار خانوادگي رعايت عفاف و حجاب شرعي پرداخته شده است .
كليد واژه :
حجاب ، فطري ،زن ،پوشش ، خانواده
حجاب
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است.1 استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است.2 این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.3
حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، جرم بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بعد اول باشد، ولی بعد دوم نباشد، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
در قرآن بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرکت نگاه به نامحرم وجود دارد. یکی از این آیات، آیه 59 سوره اجزاب است:
«یا ایها النبی قل لازواجک و نباتک و نساءالمومنین یدنین علیهمن من جلا بیبهن ذلکم ادنی ان یعرفن فلایوذین و کان الله غفوراً رحمیاً» ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند و خداوند بخشنده مهربان است. جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
فطری بودن پوشش
حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایکاه خاصی است و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر خطری است. داستان حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات میکند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدس است) میخوانیم: «و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش نما و درختی دلپذیر و دانشافزا پس، از میوهاش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آن گاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریاناند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویش ساختند…» ادامه میدهد: «و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است و خداوند رختها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید».4
بر طبق این متن، آدم و حوا لباس نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریاناند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعداً خداوند لباس از پوست به ایشان ارزانی داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم علیه السلام و حوا چنین آمده است.
فلماذا فا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیها من ورق الجنة؛ آن گاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند5».
تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمردهاند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کردهاند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهای ادایان الهی هماهنگ و همسو با خطرات انسانی تشریع شده است، پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زنان واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. کتابهای مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدعاست.6
هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله تزکیهی نفس و تقوا به دست میآید:
ان اکرمکم عندالله اتقاکم. حجرات/ 13 بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا باتقواترین شماست.
هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین
اوست خدایی که میان عرب امی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمیدانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطهی جهالت و گمراهی بودند.
و از نگاه حقوقی، بیحجابی با طبیعت زن و ساختار فطری مخالف است. پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرماید: (الاحیاء عشرا اجزاء فتسعه فی النساء و واحد فی الرجال) شرم و حیا دارای ده جزء بودند که نه جزء آن در زنان و یک جزء آن در مردان است.
فلسفه روان شناختی حجاب و عفاف
به نظر میرسد که حکمت و دلیل تأکید ادیان الهی بر حجاب و عفاف بیشتر در زنان به چهار جنبه باز میگردد:
1- حفظ سلامت جسمانی زن 2- حفظ سلامت روانی زن 3- شکوفایی همه استعدادهای زن 4- رشد اخلاقی و معنوی زن
یکی از فلسفههای حجاب در قرآن مورد آزار قرار نگرفتن زنان اعلام شده است. همین امر موجب تدی و آزار نسبت به زنان میشود. بحث آزار جنسی زنان در عصر حاضر توجه بسیاری از روان شناسان اجتماعی را به خود جلب کرده است. این آزار در رفتار کلامی و غیرکلامی بروز میکند و عبارت است از هر نوع رفتاری که ماهیت جنسی داشته باشد و برای زنان شرایط آزارندهای را پدید آورد.5
خیره شدن به ظاهر زن، بیان عباراتی درباره چهره و ظاهر زن و تعدی جنسی از این موارد است.
براساس متون اسلامی هرچه زنان در رعایت عفاف و حجاب، تلاش بیشتری مبذول نمایند، احتمال مورد آزار قرار گرفتن آنها کمتر میشود و همین امر در حفظ سلامت جسمی و روانی آن تأثیر مستقیم دارد.6 واکفف علیهمن من ابصارهن بحجاب ایاهن فان شدة الحجاب ابقی علیهّن) قرآن در مورد رعایت عفاف تعبیرهایی مانند «ان یستعففن خیرلهن7» «اطهرلقلوبکم و قبولهن8» و «ازکی لهم9» دارد، که تأثیر عفاف را بر سلامت روانی نشان میدهد، البته سلامت روانی از نظر اسلام معنای وسیعتری دارد. تأثیر بر سلامت روانی در اموری مانند احساس ایمنی زنان متجلی میشود.
پژوهشی نشان داد که دختران دارای نگرش مثبت و بالا به حجاب، دچار اضطراب کمتری هستند.10
زنان دارای استعدادهای متعددی در امور علمی، تربیتی، هنری، اجتماعی و امثال آن هستند.
رعایت عفاف و حجاب موجب میشود رابطه اجتماعی زنان با سایرین، در همه ابعاد انسانی آنها تجلی یابد. این امر به فعلیت یافتن استعدادهای مختلف زنان منجر میشود. بیتردید شکوفایی استعدادها ویژه زنانه، نیازمند رابطههای اجتماعی آنها در ابعاد مختلف علمی و اجتماعی است. رشد اخلاقی و معنوی زنان نیز در پرتو رعایت حریمهای شخصیتی آنهاست. نیل به خصایل اخلاقی و معنوی و دینی زنان فقط در ضمن برقراری روابط انسانی و سالم آنها با یکدیگر ممکن است.
عفاف و حجاب به زنان کمک میکند تا در رابطه با دیگران به جای توجه به ابعاد جسمانی آنها، حریم شخصیتی آنها ارج نهاده شده و زمینهای برای آزار و بدرفتاری با آنها فراهم شود. از آیه 59 سوره احزاب «این کار برای آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند» میتوان این برداشت را تلقی کرد. به عبارت دیگر، ثمره حجاب و عفاف، شناخته شدن جایگاه واقعی زن به عنوان انسانی با ویژگیهای خاص خود است. بیعفتی و برهنگی به زن جنبه جنسی میدهد و انسان بودن او را به فراموشی میسپارد.11
آثار بیتوجهی به حریم شخصیتی زنان
بیتوجهی به عفاف در سطح فرهنگ عمومی و بین زنان و مردان عواقب ناخوشایندی برای خود زنان دارد و مهمترین اثر نامطلوب قرار گرفتن زنان در معرض آسیبهای جسمانی و روانی است. رعایت نکردن حدود کلامی و غیرکلامی نزدیک شدن به حریم شخصتی زنان و تعدی به آنها را تسهیل میکند. دومین اثر منحصر شدن همه ابعاد شخصیتی زنان در بعد جنسی و جسمی است. وقتی زنان پوشش شرعی و سایر حدود عفاف را رعایت نمیکنند، به دلیل جذابیت جنسی و جسمی آنها برخی مردان متمرکز بر همین بعد شده و رابطه خود را با زنان در قالب و چهارچوب جنسی و جسمی محدودی میبینند. عکسالعملها و واکنش متقابل زنان نیز به دلیل نیاز هر انسان به توجه و تشویق به طور طبیعی این خواهد بود که برابعاد جسمی خود تمرکز بیشتری پیدا کنند و به عبارت دیگر برای ظاهر و زیباییهای جسمی خود سرمایهگذاری روانی بیشتر مبذول نمایند. در نهایت با فرآیند جنسی و جسمی شدن زنان توسط خود و دیگران مواجه میشویم. به نظر میرسد یکی از معضلات اجتماعی و فرهنگی در جوامع بیتوجه به حجاب و عفاف، همین پدیده است. سومین پیامد نامطلوب که با اثر دوم درهم تنیده است، بیتوجهی به سایر استعدادهای زنان و رکود آنهاست. بیتردید زنان از استعدادهای فردی و اجتماعی متعددی برخوردارند. عدم رعایت عفاف و حجاب موجب برجسته و افراطی شدن بعد جنسی و جسمی زنان میگردد. در کنار این پدیده به استعدادهای نهان زن اعتنا نمیشود و به طور عادی این استعدادها به رکود و توقف کشیده میشود.12
بیگمان زحمت حجاب، حق بیمهای است که زن برای تأمین سلامت خود، میپردازد زنان به خوبی میدانند که رفتار مردان با کسانی که پوشش مناسبی ندارد، آزار دهنده، ابزاری و هوس آلود است.
قرآن کریم با اشاره به این واقعیت میفرماید: احزاب / 59
تعبیر «فلایوذین» که با «فاء» تفریعه (نتیجه) آمده است، نشانگر آن است که نحوه پوشش در تأمین امنیت زن، نقش اساسی دارد به گفته ویل دورانت: «شرم و عفت برای دختران، همچون یک وسیله دفاعی است».13
گفتههای زن انگلیسی تازه مسلمان در این باره شنیدنی است:
حجاب یکی از چیزهای با ارزشی است که با تشرف به دین مقدس اسلام، به دست آوردهام… من به ارزش امنیت درونیای که حجاب در من ایجاد کرده است، کاملاً واقفم با آن که پس از انتخاب حجاب، از تحرک و راحتیام اندکی کاسته شد، ولی این مشکل در مقایسه با مشکلات پیش از حجاب، اهمیتی ندارد.
قرآن کریم، فرهنگ «پوشیدگی» را تا محتوای سخن و حالت گفتار نیز گسترده است و به زنان پیامبر میفرماید: احزاب/ 32
یا نساء النبی الستّن کاالحد من النساء ان اتقیتن فلا تحضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا
(ای زنان پیغمبر شما مانند یکی دیگر از زنان نیستند. اگر خدا ترس و پرهیزکار باشید پس زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن نگوئید مبادا آن که دلش بیمار است به طمع افتد (بلکه متین) و درست سخن بگویید.)
از این آیه به خوبی فهمیده میشود که زنان عشوهگر، که در معرض تهدید و طمع مرداناند و جریمه عشوهگریهای خویش را با تحمل آزار مردان بیمار دل میپردازند. امام باقر (علیه السلام) از قول پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل میفرمایند: «انما مثل المراة الصالحه مثل الغراب لاعصم لایکاد یغد علیه»15
مثل زن صالحه (با عفت) مانند پرنده غراب اعصم است که هرگز کسی را قدرت تسلط بر وی نیست.
نقش حجاب در سلامت روانی زن
بیتردید سلامت روانی از بزرگترین نعمتهای الهی است که در زندگی انسان وجود دارد، به طوری که هیچ نعمتی به پایه و ارزش آن نمیرسد. اهمیت این نعمت که در سخنان اولیای دین هم به آن اشاره شده است.
به این خاطر است که تمام کارکردهای روانی و جسمانی، دنیایی و آخرتی انسان مبتنی بر سلامت روان است. در این میان، زنان به این دلیل که مسئولیت خانوادگی بیشتری دارند و در دو صحنه مهم زندگی یعنی همسرداری و فرزندپروری نقش برجستهتری دارند، بیشتر مورد توجه اسلام قرار گرفتهاند.
از مجموعه دستورات خانوادگی اسلام میتوان فهمید که زنان باید به میزان زیادی در زندگی رضایتمندی و نشاط داشته باشند.
دین اسلام برای محفوظ نگه داشتن روان زن از عوامل آسیبزا، حجاب و عفاف را بر او واجب کرده است و به این ترتیب خوشیهای مشروع را برای زن میپسندد و تأمین آن را در سایه عفاف مجاز میداند. در واقع حجاب و پوشش که ثمره عفاف است، عاملی برای آرامش زن و دور ماندن او از عوامل اضطرابزا و در نهایت ایجاد رضایت وجدان است؛ چرا که حجاب از بسیاری از عوامل ناامنی که در فکر و ذهن است، جلوگیری مینماید، بنابراین حجاب موجب احساس امنیت و شرف زن است و توانایی درست فکر کردن و تصمیم گیری نیکو را به او میدهد.
حجاب تأمین کننده وحدت روانی زنان است و برای سلامت روانی آنها ضروری است؛ چرا که زن عواطف و احساسات قویتری نسبت به مرد دارد. و از نظر روانی نفوذپذیرتر از مرد است؛ یعنی بیشتر از مرد از عوامل محیطی متأثر میشود.
این تأثیر و نفوذپذیری وقتی از یک منبع، یعنی از سوی شوهر باشد، باعث حفظ وحدت و یگانگی روانی زن میشود، ولی وقتی از چند منبع باشد- و آن زمان است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر میشود و به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار میگیرد- و وحدت روانی او از بین میرود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی میشود.17
در منابع اسلامی درباره آثار روانی حجاب و بیحجابی فراوان بحث شده است. برای نمونه قرآن کریم درباره فلسفه حجاب میفرماید: «و اَنْ یَسْتَعْفِعْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ 60/نور: و اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیر) بهتر است.»
کلمه «خیر» که به معنای سود و نفع است، به دلیل اطلاقش، هم شامل نفع مادی میشود و هم نفع معنوی، در آیه 53 سوره احزاب، سود و نفع حجاب آشکارتر بیان شده است: «ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن» این کار (حفظ حریم بین زن و مرد) برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است.»
بنابراین میتوان گفت طبق این دو آیه، اثر مهم حجاب برای زن، طهارت و پاکی قلبی است که مقدمهای برای رسیدن به سلامت قلبی (قلب سلیم) است و در روان شناسی از آن به «سلامت روانی» تعبیر میشود.
در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام علی (علیه السلام) در وصیت خود به امام حسن (علیه السلام) میفرماید: «واکنف علیهن من ابصارهن بحجابک ایاهن فان شدة الحجاب ابقی علیهن»18
(زنان را در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرم را ننگرند، زیرا که سختگیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است).
همچنین آن حضرت در حدیث دیگری میفرماید: «صیانة المراة الغم لحالها و ادوم لجمالها» (پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او میشود)
منظور از حال زن در این حدیث، وضعیت روانی اوست که رعایت حجاب سبب تعادل بهتر آن میشود. در اینجا برخی آثار حجاب بر سلامتی و آرامش روانی زنان بررسی میشود که این آثار عبارتنداز: حجاب و حفظ استواری خانواده.
آثار خانوادگی رعایت عفاف و حجاب شرعی
یکی از اهداف مهم توصیهها و قوانین عفاف در ادیان به سازمان خانواده بازمیگردد خانواده به عنوان اساس و پایه نظام جامعه، حتی در حال حاضر مهمترین سازمان اجتماعی محسوب میگردد. سلامت هر جامعه و افراد آن منوط به سلامت و کارآیی خانوادههای آن است. در این بخش به دو تأثیر عمده عفاف بر سلامت و کارآیی خانواده اشاره میکنیم. اولین تأثیر، تقویت محبت و صمیمیت بین زن و شوهر است که بسیاری از مولفان به آن اشاره کردهاند.19
و تأثیر دوم رعایت عفاف عبارت است از تولید و پرورش نسل سالم. رعایت عفاف و حجاب موجب میشود که هرگونه بهرهبرداری حسنی به محیط خانواده در محدوده ازدواج منحصر گردد. حجاب و پوشش سبب میشود زن از نگاههای آلوده مردان هوس باز و گرفتار شدن به دام عشقهای آزار محفوظ بماند و به زندگی و خانواده خود وفادار باشد، اما شیوع بیحجابی و بیبند و باری، سبب میشود که مردان به جای توجه و محبت به همسران شان، به دنبال لذت از زنان آرایش کرده کوچه و بازار باشند و زنان نیز از جلوهگری و طنازی برای به دام انداختن مردان بیگانه، ابایی نداشته باشند و در نتیجه عشق و علاقه بین همسران از بین رفته و باعث فروپاشی خانواده شود. بنابراین، اهمیت حجاب و پوشش در اسلام به این دلیل است که نظام خانواده از گسستگی حفظ شود و اعضای آن از خطرات و آسیبهای روانی بیبندوباری مصون بماند.
در حالی که آزادی زن در جلوهگری و نمایش زیباییهای زنانگی، آثار مخربی بر سلامت روانی خانواده و به ویه خودش، دارد؛ زیرا مفهوم بیحجابی این است که زن مجاز باشد برای هر مردی، خودآرایی کند که ادامه این رفتار سبب خروج زن از خانه و آوارگی در کوچه و خیابان خواهد شد. این در حالی است که نشو و نمای نیروی فعال زن در خانه و خانواده است و تمام استعدادها و قدرت تأثیر فوق العادهای که زن میتواند در رشد و تعالی جامعه انسان داشته باشد، در سایه خانه و خانواده، شکوفا میشود به گفته «لمبروز»: برای زن نیکوترین دوره زندگانی، همان دورهای است که همه نیروهای روحی و جسمی او صرف پرداختن به خانواده در جامعه میشود.20
آزاد شدن از قید خانه، خانواده، به معنای از دست دادن آرامش، و امنیت روانی است. خانه را مسکن گویند؛ زیرا محل سکونت و آرامش روحی برای انسان است. اگر زن این مکان امن و سکون و محل شکوفایی استعدادها و نیروهای درونیش را از دست بدهد، آرامش و سلامت روانی خود را نیز از دست خواهد داد. استرسها و فشارهای روانی که امروز دامنگیر زنان غربی شده، به این دلیل است که بیبند و باری و داشتن روابط جنسی، سبب شده آنها از زندگی در خانه بیزار شوند، وظیفه مادری خود را فراموش کنند؛ به جای آن در قید و بند رقابتهای زندگی مدرن امروزی بیفتند و تمام ارزشهای معنوی را فدای آن کنند.
نتایج عشق آزاد و تأثیر آن در به خطر انداختن سلامت روانی زنان در جوامع مشهود است. برای مثال در شوروی (سابق) در نخستین سالهای پس از انقلاب اکتبر، گرایش رسمی به عشق آزاد رواج یافت… انگلز، فیلسوف و اقتصادادن آلمان 1895-1825، زناشویی را یکی از شکلهای تاریخی باقی مانده از سرمایه داری میپنداشت. بنابراین، در شوروی پیوند آزاد همچون زناشویی، مورد موافقت و شناخته شده بود و به نسبت گسترش شعور کمونیستی در تودهها، زناشویی بایستی به طور کامل از بین میرفت و عشق آزاد جانشین آن میشود. نتیجه این تجربه آشکار است؛ خودکشی زنانی که ترک شده بودند، نسبت به قبل شیوع بیشتری یافت؛ افزایش آهنگ سقط جنین به طور جدی در جمعیت این کشور اثر گذاشت و سلامتی (جسمی و روانی) تعدادی از زنان را به مخاطره انداخت. به طور غمانگیزی تعداد زیادی از کودکان ترک شده و آدمهای خانه بدوش و آواره و جانی، کسانی بودند که از پیوند عشق آزاد به دنیا آمده بودند، خلاصه این که شوروی از دیدگاه اجتماعی، شکست تجربه عشق آزاد را پذیرفت.21
امروزه ما شاهد تکرار این تجربه تلخ در جوامع غربی هستیم و پیشبینی ویل دورانت از روند بیبندو باری در غرب به طور عملی تحقق پیدا کرده است. وی در این باره میگوید: «به زودی زمانی خواهد رسید که هیچ مردی نخواهد خواست بازنی که با هم از تپه زندگی بالا رفته بودند، پایین برود و ازدواج بیطلاق چنان نادر خواهد شد که باکره در شب زفاف.
تأثیر دوم رعایت عفاف عبارت است از تولید و پرورش نسل سالم. هرچه عفاف بیشتر رعایت شود رفتارهای جسنی نامشروع کاهش مییابد. با کاهش انحرافات جنسی، رفتارهای جنسی زن و شوهر که زمینه تولید فرزند است جنبه مشروع، اخلاقی و حتی مقدس پیدا میکند. در مقابل رفتارهای جنسی نامشروع نه فقط به پدید آمدن فرزندان نامشروع منجر میشود بلکه این رفتار نامطلوب پدر یا مادر به پرورش انحرافات جنسی در فرزندان میانجامد. نکته دیگر به تأثیر غیرمستقیم عدم رعایت عفاف در فرزندان باز میگردد. زن و شوهرهایی که انحراف جنسی دارند به وظایف والدینی خود به طور مناسب عمل نمیکنند و فرزندان آنها در فضای بیاعتمادی، آشفتگی و دور از عواطف گرم پرورش مییابند. این فرزندان با احساس عزت نفس پایین رشد میکنند و زمینه بسیاری از انحرافات و بزهکاریها در آنها به وجود میآید.
پي نوشت ها :
1. جوهری، صحاح اللغه، الحجاب: الستر؛ قیومی، المصباح المنیر، حجبه حجباً من باب قتل: منعه و منه قیل للستر الحجاب لانه یمنع المشاهده.
2. در قرآن این کلمه در هشت مورد به کار رفته که بیشتر به معنای حاجز، مانع، حایل و پرده است.
3. استاد مطهری، مسئله حجاب، ص78.
4. تورات، سفر پیدایش، باب 3، آیات 8-6 و 21-20
5. سوره اعراف/ 23.
4. ———، مسئله حجاب، ص 25-21.
5. حجاب در اسلام، ابوالقاسم اشتهاردی، ص5.
6. نهج البلاغه، نامه 31.
7. نور/ 60.
8. احزاب/ 53.
9. نور/ 30.
10. مجله حدیث زندگی/ شماره 6 به نقل از کتاب حجاب از ادیان الهی، علی محمدی.
11. حجاب در اسلام، ابوالقاسم اشتهاردی، ص107.
12. فصلنامه تخصصی مدرسهی عالی شهید بنت الهدی (رض)،سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان 1387.
13. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج5، ترجمه مهرداد مهرین، تهران، 1343ش، ص74.
14. در حریم حجاب، محمد مقدسی، قم، نصایح، 1375، ص32.
15. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج5، دارالکتب، قم، 1388، ص515.
16. میرزاحسین نوری، مدرک الوسایل، ج2، بیروت، موسسه آل بیت، ص143.
17. زینب جلالی، جزوه حجاب از دیدگاه روان شناسی، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (ره)، 1382.
18. نهج البلاغه/ نامه 31.
19. مسئله حجاب، مرتضی مطهری، ص89-83.
20. جینالمبروزو، روح زن، ترجمه حسام شهرئیس، تهران، انتشارات دانش، 1369، ص9.
21. لپ اینیاس، روانشناسی عشق ورزیدن، ترجمه کاظم سامی و محمود ریاضی، تهران، انتشارات چاپبخش، 1369، ص189.